loading...

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

رفته بودم خدمت یکی از علمای صاحبدل، همین که وارد اتاق شدم بعد از سلام و عرض ادب، بدون مقدمه ازم پرسید: دست‌فرمانت چطوره؟ سئوالش رو جدی گرفتم و به شکل رسمی‌به ای...

بازدید : 12
سه شنبه 15 بهمن 1403 زمان : 0:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گذرگـاه فــکر و ذکـــر

رفته بودم خدمت یکی از علمای صاحبدل، همین که وارد اتاق شدم بعد از سلام و عرض ادب، بدون مقدمه ازم پرسید: دست‌فرمانت چطوره؟

سئوالش رو جدی گرفتم و به شکل رسمی‌به ایشون جواب دادم

گفتم بحمدالله خوبه.

پرسید: جاده‌های صعب‌العبور هم رانندگی کردی؟

گفتم: بله حاج‌آقا

پرسید: با جادۀ انتظار هم آشنایی داری، شرائطش رو می‌دونی؟

یهو دوزاریم افتاد که سئوال ایشون هدفمنده!

خودمو جمع وجور کردم و با ادبیات رسمی‌خدمتشون گفتم:

آشنایی‌ام چندان عمیق و دقیق نیست.

فقط می‌دونم که در جادۀ پرپیچ و خم انتظار، هم مرارت‌ باید کشید، هم طعم حادثه‌های تلخ را باید چشید!

فرمود: پس شراب تلخ انتظار را هم چشیده‌ای! نوشت باد؟

عرض کردم خدمتشون: هنوز نچشیدم. اما شنیده‌ام که در حرکت به سمت ظهور، تلخی‌های انتظار هم بسی شیرین است!

نمی‌دونم چرا؟ اما با یک احسنت پدرانه تحویلم گرفت! بعد هم دستم را چسبید و بُرد برای نشستن و... :))

پ.ن بیت حافظ:

یا رب این کعبهٔ مقصود تماشاگه کیست؟

که مغیلانِ طریقش گل و نسرینِ من است

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 19
  • بازدید کننده امروز : 20
  • باردید دیروز : 23
  • بازدید کننده دیروز : 24
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 44
  • بازدید ماه : 143
  • بازدید سال : 735
  • بازدید کلی : 771
  • کدهای اختصاصی